هم دستی دو هوو برای دزدی از طلافروشی ها

به گزارش انوار بلاگ، زن دزد وقتی بعد از مرگ شوهرش با یک دلال خودرو ازدواج کرد، با وسوسه هایش شوهر و هوویش را نیز به سرقت از طلافروشی ها واداشت.

به گزارش خبرنگاران به نقل از روزنامه ایران، چندی قبل یک طلافروش در تماس با پلیس از سرقت یک جفت گوشواره به ارزش 50 میلیون تومان از مغازه اش اطلاع داد. وقتی مأموران پلیس به طلافروشی واقع در یک پاساژ حوالی میدان خراسان رفتند، با مشاهده تصاویر دوربین های مداربسته دریافتند سرقت از سوی دو زن و یک مرد اتفاق افتاده است.

سرهنگ کارآگاه احمد نجفی، معاون مبارزه با سرقت های خاص پلیس آگاهی تهران عظیم درباره این پرونده گفت: پس از این شکایت پرونده ای با موضوع سرقت مغازه تشکیل و برای رسیدگی تخصصی با دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 34 تهران در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران عظیم نهاده شد. در ادامه تحقیقات، دزدان که دو زن و یک مرد بودند، دستگیر شدند و به 12 فقره سرقت از طلافروشی ها اعتراف کردند. در این پرونده 2 مالخر هم در محدوده جنوب تهران بازداشت شدند.

مرد 50 ساله که به اتهام سرقت دستگیر شده است، در بازپرسی ها گفت: من و مینا حدود 16 سال قبل ازدواج کردیم و یک دختر به اسم مهتاب داریم. من در کار خرید و فروش خودرو بودم و زندگی خوبی داشتیم. تا اینکه حدود 5 سال قبل یکی از بستگانم فوت کرد و همسرش ساناز با دو بچه تنها ماند. مدتی بعد من مخفیانه با ساناز ازدواج کردم، اما هنوز چند ماه از عقدمان نگذشته بود که فهمیدم ساناز دزد بوده و از سوی پلیس دستگیر شده است. وقتی او دستگیر شد، پلیس از من هم بازپرسی و تحقیق کرد که در همین گیرو دار همسر اولم مینا به ماجرا پی برد و می خواست طلاق بگیرد اما به خاطر دختر نوجوانمان منصرف شد.

او ادامه داد: پس از 3 سال ساناز از زندان آزاد شد و پیش من آمد و ابراز پشیمانی کرد و گفت که اجازه بدهم زندگی جدیدی را کنار من و بچه هایش آغاز کند. از آنجا که بچه هایش پیش مادرعظیمشان بودند، به من گفت کمکم کن تا بچه هایم را پس بگیرم، اما برای این کار پول احتیاج داشتیم. چون باید یک خانه اجاره می کردیم. به همین خاطر ساناز پیشنهاد داد تا سرقت کنیم. من هم وسوسه شدم و چند بار با او دست به سرقت از طلافروشی زدیم. ساناز فقط گوشواره می دزدید. گوشواره ها را به بهانه امتحان کردن از طلافروش می گرفت و بعد در بین موهایش و پشت روسری پنهان می کرد. از این راه پول خوبی نصیبمان شده بود. مدتی بعد همسر اولم که به وضع اقتصادی من شک نموده بود، وقتی فهمید من با ساناز دزدی می کنم، نه تنها ناراحت نشد، بلکه خودش هم با ما همراه شد. بعد از این ماجرا سرقت ها را گاهی تنهایی، گاهی دونفره و حتی برخی وقت ها سه نفره انجام می دادیم، اما بیشتر مواقع خانم ها با هم به سرقت می رفتند.

کارآگاه نجفی گفت: با توجه به دستگیری دزدان و شناسایی محل های سرقت تا به امروز 8 شاکی این پرونده شناسایی شده اند و متهمان با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی سایر جرایم احتاقتصادی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران عظیم نهاده شده اند.